هم خانوادگی اشتقاقی واژگان

در زبان ترکی می توان بسیاری از کلمات همریشه و هم خانواده را کشف کرد که به لحاظ محتوایی به هم وابسته و مکمل همدیگر هستند . در زبان فارسی علی رغم ترکی و بعضا عربی چنین ریشه ای و ساخت اشتقاقی در لغات باستانی طبیعی و اجزا بدن و . . . . . .  دیده نمی شود.
مثال :
فارسی = خورشید ، یکروزه ، روزانه ، روزنامه ، حشره یک روزه ، نیم روز ، نیمه آفتابی ، جنوب ، روز ، آفتاب
ترکی = گون ، گونلوک ، گونده لیک ، گونده جه ، گون اورتا ، گوناز ، گونئی ، گوندوز ، گونش

فارسی = آینه ، عینک ، نگهبان ، منتظر بودن ، زیبا ، چشم
ترکی = گؤزگو ، گؤزلوک ، گؤزتچی ، گؤزتله مک ، گؤزل ، گؤز

فارسی = ماه ، هاله ماه ، ماهواره ، آیین ، خرس ، ماه وش ، ماهانه ، مهتاب ، روشن ،آئینه
ترکی = آی ، آیلین ، آیسال ،آیین ، آیی ، آیسان ، آیلیق ، آیاز ، آیدین ، آینا

فارسی = گلشن ، خنده ، زمین خشک ، مضحکه ، لطیفه ، گیلان ، گل ، بخند
ترکی = گولشن ، گولوش ، گولاز ، گولونج ، گولمه جه ، گولن ، گول ، گول

فارسی = صبح ، سحری ، ستاره صبحگاهی ، شبنم ، آشنا ، شناختن ، خدا
ترکی = دان ، اوباشدان ، دان اولدوزو ، دانسو ، تانیش ، تانیماق ، تانری

فارسی = فرزند ، فرزندان تنی ، بزغاله ، فرزندان ، پسرک ، جوانمرد
 ترکی = اوغ ، اوغداش ، اوغلان ، اوغوز ، اوغلان ، اوغول

فارسی = گلوله ، آبگیر ، هواکش تنور ، گوی دایره ای ، منفذ آب ، دایره ، مجموعه
ترکی = گولله ، گؤل ، گولفه ، گیلله کان ، گیلیف ، گیلدیر ، گیل

فارسی = سبزه زار ، زندگی ، زندگانی ، زندگی می کند ،زنده باش ، سبز ، تر
ترکی = یاشیللیق ، یاشاییش ، یاشام ، یاشاییر ، یاشا ، یاشیل ، یاش

فارسی = در ، جلو ف توسری ، قابلمه ؟؟؟ ، پوستر ، ظرف ، در
ترکی = قاپی ، قاباق ، قاپاز ، قابلاما ، قابیق ، قاپ ، قاپاق

فارسی = جعلی ، مهمان ، قنداق؟؟؟ ، همسایه ، فرود بیا ؟؟
ترکی = قوندارما ،قوناق ، قونداق ، قونشو ، قون

فارسی = گوی ، اجتماع ، گرد ، لنگ ، توپ انداز ،جمع ، غوزک پا ، خاک ، جمع کردن
ترکی = توپ ، توپلانتی ، توپول ، توپال ، توپچو ، توپلوم ، توپوق ، توپراق ، توپلاماق